هشدار جدی (یا شوخی) آیت الله مکارم نسبت به ترویج خرافات در جامعه!!

تیتر بالا (به جز کلمه شوخی) عنوان مطلبی است که 30 دی 88 در سایت خوشمرام شعیه نیوز با کد 15921 نشر شد.

طبق خبر مذکور آیت الله مکارم شیرازی در درس‌های فقه خود در مسجد اعظم قم با هشدار مجدد نسبت به فعالیت برخی فرقه‌های انحرافی در جامعه خاطر نشان ساخت:

1ـ «خرافه و آمیختگی آن با مذهب گناهی نابخشودنی است»!.

2ـ «بهترین راه مبارزه با خرافات این است که مردم معارف و احکام دین را از فقها و بزرگان دین و سر چشمه‌های علم بگیرند؛ که در این صورت به خرافات آلوده نمی شوند»!.

3ـ «دروغ حرام است, ولی اگر کسی دروغی به خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام ببندد حرمتش مضاعف می‌شود و ایمانش برباد می‌رود»!.

4ـ «دروغ خطرات زیادی دارد که ازجمله گسترش خرافات است, برخی مسایل که در اسلام وجود ندارد اگر به دین نسبت ‌دهند چهره اسلام را خراب می‌سازند, و بهانه به دشمن می‌دهند تا دین از بین برود»!.

5ـ «درمیان معارف نباید به خواب تمسک کنیم! زیرا هرج و مرج پیش می‌آید, و خرافات گسترش می‌یابد»!.

6ـ «جهل سبب می‌شود خرافات بوجود بیاید! که باعث خراب شدن احکام دین می‌شود»!.

7ـ یکی از علل گسترش خرافات سوء استفاده مالی و جنسی برخی افراد حقه باز از دیگران است»!.

8 ـ« بیگانگان می‌گویند اگر دین را با خرافات مخلوط کنید مردم اندیشمند دین را کنار می‌گذارند».

شما باور کنید یا نکنید فرمایشات فوق از زبان شیرین و شکرخای آیت الله ناصر مکارم شیرازی ترشح کرده است وایشان هرگاه بخواهند, می‌توانند شکر و عسل  و زلبیا و باقلوا تولید کنند, و کام مقلدان خود را شرین فرمایند.

در بارة صدور این فرمایشان از زبان ایشان و علل و انگیزه‌های آن حدس و گمانهای مختلفی وجود دارد.

بعضی معتقدند که ایشان از طریق کلاغهای  چاه جمکران بوی برده اند که جامعه فرهنگی کشور با تأثر از رسانه‌های مختلف وهابی ویروس ضد خرافات گرفته اند و چنان از بدعت و دروغ و خرافات متنفرشده اند؛ که کم کم از منبر و مجلس آیات عظام دور می‌شوند و بگونه‌ای که بانک خمس حضرات آیت الله افت شدید کرده‌است.

این کارشناسان و آگاهان معتقدند که آیت الله ناصر مکارم پس از مشورت با دوستان نزدیک و «وکلای مختلف» به این نتیجه رسیده اند که برای قانع کردن مقلدان و «خمس پردازان» باید در بارة دروغ و خرافات و مضرات آن شعار داده شود تا وانمود گردد که ما نیز با دروغ و خرافات مخالفیم!!.

عده‌ای دیگر از کارشناسان که ما نیز مخلص و همنظرشان هستیم بر این عقیده اند که آیت الله ناصر مکارم که دهها سال است نقش دوگانه و متضاد بازی می‌کند, اخیرا با توجه به اینکه ایشان, با آیات قرآن کریم هم سروکار دارد دچار استرس شدید گردیده و به شدت زیر فشار وجدان قرار گرفته است!.

طی مباحثه یا مناظره تاریخی که چند سال پیش با ایشان در مدینه منوره داشتم از پرسش و پاسخ‌های پریشانی که ارائه می‌فرمود احساس می‌کردم که ایشان باید عذاب وجدان داشته باشند!.

چگونه ممکن است  که یک آیت الله که تفسیر قرآن هم نوشته با این همه خرافات و مزخرفات ضد عقل و ضد قرآن کنار بیاید؟!  پس از آن مناظره تا چند سال ایشان خاموش بود چونکه گفته بودم من این مباحثه را منتشر خواهم کرد!.

سر انجام که  دید خبری نشد و مناظره به دلایلی تا کنون  نشر نشد در مقدمه کتابی که پیرامون وهابیت نوشت فرمود که دو نوع وهابی وجود دارد:  یک نوع متحجر و نوع دیگر روشنفکر و باورمند به گفتگو با مخالف!

البته هیچ دلیلی وجود ندارد که ایشان اشاره به آن مباحثه و دوستان حاضر در آن جلسه داشته باشد اما قرائن زیادی وجود دارد که این امر را ثابت می‌کند و نشان می‌دهد که ایشان قطعا منظور دیگری نداشته است!.

به هر حال قرائن را در فرصت دیگری انشاءالله عرض خواهم کرد اما فعلا عرض این است که به تصور ما و تأیید کارشناسان خمس نپرداز؛ حضرت آیت الله مکارم برای نجات از عذاب وجدان! و سپس عذاب آخرت، بعید نیست که مشغول مقدمه چینی و اعلان نهایی توبه و هدایت خود باشد!.

چونکه یک انسان عاقل و درس خوانده و تحصیل کرده در سطح ایشان نه تنها بعید نیست بلکه قرین قیاس و عقل و هوشمندی است که  از خرافات و بدعت ضد عقل و ضد قرآن دست بشوید و به یکبارگی اعلان کند که سالهای سال به هر دلیلی بر خلاف قرآن و عقل و مکتب واقعی اهل بیت (علیهم السلام) گام برداشته و درس و تدریس کرده و اینک که آفتاب عمر به غروب نزدیک شده و پای ایشان لب گور است چه بهتر که «الإعتراف بالحق فضیلة»   و «الرجوع الی الحق خیر من التمادی فی الباطل»  و «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است» و «جلو ضرر را هر وقت بگیرید به نفع شماست».

بنابر این ما خوشبینیم که حضرت آیت الله به احتمال زیاد قصد اعلان توبه نهایی را دارد و شکی نیست که ننگ و عار این جهان را به جان خریدن هزاران مرتبه بهتر از خریدن عذاب دردناک آتش سوزان و ابدی دوزخ است و ایشان باعقل و هوش وافری که دارد مطمئنا قدرت  و شهامت چنین کاری را خواهد داشت.

می‌ماند موضوع ترس از زندان و شکنجه و احیانا تحمل سایر شکنجه های جسمی که در حق زندانیان روا داشته می شود و هزینه های معروفی که زندانیان کشور معمولا می پردازند و نهایتا شهادت که مطمئینم  ایشان با اتباع و پیروی صادقانه از انبیاء و ائمه و سایر بزرگان دینی برای تحمل چنین مواردی نیز آمادگی خواهد داشت.

حد اقل در این چند دهه اخیر دهها و صدها آیت الله و عالم و روشنفکر شیعی باید برای ایشان الگو باشد که مردانه و قاطعانه و باشجاعت اعلان کردند که از خرافات بیزارند از قبیل علامه خالصی و علامه یاسری از عراق, آیت الله اسدالله خرقانی و آیت الله شریعت سنگلجی, و آیت الله برقعی قمی و آیت الله ال‌اسحاق خوئینی زنجانی, و استاد حیدر علی قلمداران قمی و حجت الاسلام دکتر مرتضی رادمهر تهرانی و دکترموسی موسوی اصفهانی و حاجی علی اصغر بنابی تبریزی و یوسف شعار تبریزی و دیگران.

و اما در ادامه مرور به فرمایشان حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی در باره فرموده اول ایشان عرض می‌شود که:گناه نابخشودنی طبق فرموده قرآن همان شرک است, خرافه را به شرک تشبیه دادن بسیار کار عاقلانه و عالمانه‌ای است خدا کند که مقلدان ایشان این نکته را بفهمند.

در مقوله دوم که ایشان راه نجات از خرافات تقلید از فقها و بزرگان را پیشنهاد فرموده و خویشتن و امثال خود را «سر چشمه‌های علم معرفی کرده»! متأسفانه به خطا رفته و به مردم مشورت داده که  از باران فرار کنند و زیر ناودان بایستند!! پرسش مردم از ایشان این است که اگر فقها و بزرگان دین و سرچشمه‌های علم در عصر حاضر (ونه الزاما در گذشته) خود شان منبع خرافات و سرچشمه بدعات باشند چی؟!!.

کفر اگر از کعبه خیزد              پس کجا ماند مسلمانی.

مردم چگونه بفهمند کدام درست و کدام غلط است پس باید به همین سرچشمه‌های علم اعتماد کنند؟!!. اما متأسفانه کردار اینها از جمله خود حضرت عالی اعتمادی برای مردم باقی نگذاشته است.

بگذریم و با اختصار به بارزترین نقطة تناقض حضرت آیت الله در این گوهر افشانی ها بپردازیم ایشان فرمودند:

«در معارف دینی به خواب نباید تمسک کنیم زیرا هرج و مرج به وجود می‌‌آید و خرافات گسترش می‌آید»:

جناب آیت الله دانشمند و مفسر قرآن و عقل گرا! آیا «مسجد و چاه پر درآمد جمکران» بر اساس یک خواب تأسیس نشده است؟! عوض آیه قرآن و حدیث نبوی یا علوی که چنین جایگاهی را مقدس قرار دهند خواب یک مجهول شریعت تعیین می کند و شما و امثال شما نیز بر آن مهر صحت می گذارید؟!.

پس از کسی پنهان نیست و با آب و تاب هم تعریف می کنید که تمام داستان از اول تا آخرش بر اساس یک خواب!! سوژه سازی گردیده و اینک تکیه گاه جناب عالی و بسیاری دیگر از پیشگامان و مخترعان و مکتشفان خرافات قرار گرفته است که با این سوژه و این دروغ بزرگ و این خرافة بی ریشه گویا می‌خواهید بر افکار و اندیشه‌های بخشی از ملت اغفال شده طلسم جهل و اغفال بیشتر بزنید و بوسیله آن از مردم بی‌گناه و بی‌تقصیر اخاذی شرعی بفرمایید؟!.

مگر غیر از این است؟!  پس با شما موافقیم که در بیان معارف دینی به خواب نباید تمسک جست! پس استفتای ما و ملت بزرگ و شریف ایران  این است که کسانی که بر اساس یک خواب این گنبد و بارگاه دروغ را ساخته و برای تقدس بخشیدن به دروغ بزرگتر یعنی وجود حضرت مهدی که به گواهی تمام مسمانان از جمله منابع شیعه هرگز متولد نشده آنرا مدیریت می کنند!! چه حکمی دارند؟ و نظر حضرت عالی و سایر «علماء و سرچشمه‌های دین» در بارة آنان چیست؟!.

منتظر ظهور معجل فتوای عالمانه و مستدل  و مستند و منطقی شما سرچشمه های دین هستیم. البته اگر قبل از آن با اعلان توبه نهایی و دست شستن از خرافات و قبول حق و عقیدة حقیقی امامان اهل بیت (ع) و اعلان هدایت؛ چشم همه از جمله اهل بیت (علیهم السلام) را خنک کنید که واقعا شاهکار کرده اید. و خیر دنیا و آخرت را بدست آورده اید.